این روزها "اقتصاد مقاومتی" که از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان راهبرد مهم رویارویی ایران با فشار تحریمهای غربمعرفی شده ،در بسیاری از محافل اقتصادی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته است.اما به نظر می رسد برخی جریانها و گروهها می کوشند منطبق بر منافع و سوگیریهای خاص خود تعریفی دیگرگونه از این مفهوم ارائه کنند. ما در این نوشتار در پی آنیم که به رفع  برخی از این سوتفاهم ها درباره اقتصاد مقاومتی بپردازیم:


اقتصاد مقاومتی

١-اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد دولتی است:

 برخی سیاسیون و برنامه ریزان بر این باورند که در شرایط تحریم و فشار اقتصادی بهتر است دولت تصدی مسائل اقتصادی و بنگاههای مهم را بر عهده داشتهباشد.  بر مبنای این تحلیل شرایط خاص کشور ایجاب می کند ،مصلحتا یک ارگان،نهاد و .... راسا وارد فعالیتهای اقتصادی و مدیریت بنگاههای تولیدی و تجاری شود. در قانون اساسی ما هر سه بخش دولتی ، تعاونی و خصوصی به رسمیت شناخته شده اند و می بایست برمبنای سیاستهای اجرایی اصل ٤٤ قانون اساسی بسیاری از تصدی گری ها به مردم واگذار شود. برای ایجاد مقاومت موثر نیاز بهخلاقیتها، مشارکت و کنش های فعالانه تمام فعالان اقتصادی و شهروندان وجود دارد. لذا برای مقاومت موثرتر نه تنها نباید اقتصاد را منحصر به دولت و بخشعمومی کرد، بلکه می بایست با فراهم آوردن مشارکت عمومی زمینه بسط کنش جمعیرا فراهم آورد. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

"اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. این سیاستهاى اصل 44 که اعلام شد،میتواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بیشترى باید بشود. بخش خصوصى را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادى تشویق بشوند، هم سیستم بانکى کشور، دستگاه‌هاى دولتى کشور و دستگاه‌هائى که میتوانند کمک کنند - مثل قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند".

برای ایجاد مقاومت موثر نیاز به خلاقیتها، مشارکت و کنش های فعالانه تمام فعالان اقتصادی و شهروندان وجود دارد. لذا برای مقاومت موثرتر نه تنها نباید اقتصاد را منحصر به دولت وبخش عمومی کرد، بلکه می بایست با فراهم آوردن مشارکت عمومی زمینه بسط کنش جمعی را فراهم آورد

٢- اقتصاد مقاومتی نافی برنامه ریزی های بلند مدت گذشته است:

برخی از دست اندرکاران و مجریان گمان می کنند که به علت این که کشور در شرایط خاص اقتصادی قرار گرفته است و این شرایط ویژه اقتضائات خود را دارد، می توان به اهداف  و برنامه های بالادستی مانند سند چشم انداز و یا برنامه ٥ساله توسعه بی اعتنایی کرد. این گونه بی اعتنایی ها و نگاههای کوتاه مدت نوعی تصمیم گیری های کوتاه مدت و شتابزده را به وجود می آورد. تصمیم گیری های ناگهانی، متضاد و شتابزده نه تنها مفید برای ایجاد مقاومت موثر نیست بلکه زمینه های فساد اقتصادی، رانتخواری و فرار سرمایه ها را از مسیر مولد وسالم فراهم می آورد.

تصمیم گیری های ناگهانی، متضاد و شتابزده نه تنها مفید برای ایجاد مقاومت موثر نیست بلکه زمینه های فساد اقتصادی، رانتخواری و فرار سرمایه ها را از مسیر مولد و سالم فراهم می آورد.

 تغییرات پی درپی در حوزه های سیاستهای مالی و ارزی و  سیاستهای مربوط به صادرات و واردات با توجیه شرایط ویژه اقتصادی یکی ازمهم ترین مسائل آسیبزا در حوزه اقتصاد مقاومتی است. در همین را این فرمایش رهبر معظم انقلاب را می توان تفسیر کرد:

"حرکت بر اساس برنامه، یکى از کارهاى اساسى است. تصمیمهاى خلق‌الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه‌هائى است که به «اقتصادمقاومتى» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهاى اقتصادى کشور در هرزمانى دچار تذبذب و تغییرهاى بى‌مورد شود."

٣- اقتصاد مقاومتی صرفا  همان اقتصاد کوپنی سابق است:

یکی از تصاویر رایج درباره اقتصاد مقاومتی ، بازگشت کوپنها و سیستم جیرهبندی کالاهای اساسی در نظام توزیع می باشد. نظام کوپنی در شرایط جنگ تحمیلی برقرار شد، بر پایه پذیرش کمبود برخی کالاهای اساسی در کشور و لزوم تنظیم بازار و قیمت ها درشرایط جنگی شکل گرفت . اگرچه این نظام تا حدی درز زمینه توزیع کالا موفق بود اما تبعات اقتصادی چون احتکار، دلال بازی و ... را ایجاد کرد. اما در مدل اقتصاد مقاومتی صرفا حوزه توزیع کالا مد نظر نبوده و مقاومت می بایست از حوزه تولید کالا آغاز شود. به نظر می رسد افزایش بهره وری  در نیروی کار ، انرژی و مواد اولیه به همراه استفاده از ابتکار و خلاقیت می تواند زمینه افزایش تولید ملی و داخلی را فراهم سازد.  در این معنا کارآفرینی ایجاد اشتغال مولد و تولید کالای داخلی با قیمت کمتر و کیفیت بیشتر ارکان اقتصاد مقاومتی را ایجاد می کند.  در همین زمینه رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معناش این است.

در مدل اقتصاد مقاومتی صرفا حوزه توزیع کالا مد نظر نبوده و مقاومت می بایست از حوزه تولید کالا آغاز شود.

همچنین در راستای افزایش تولید بر مبنای اقتصاد مقاومتی می بایست از خلاقیتها و ابتکارات استفاده کرد.  خلاقیتهایی که  حوزه تولید را دگرگون کرده و با دانش روز و ابتکار زمینه هر چه بیشتر تولید داخلی را فراهم آورد.رهبر فرزانه انقلاب در این راستا می فرمایند:

نظر من یکى از بخشهاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکتهاى دانش‌‌‌بنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مۆثرترین مۆلفه‌‌‌هاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد.

حرف آخر

بر این اساس اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی دولتی، غیر شفاف، کوتاه مدت و بسته نیست و چنین دیدی نسبت به اقتصاد مقاومتی در واقع نقض غرض است. درمقابل به نظر می رسد منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی مدنظر رهبر انقلاب  یکاقتصاد تولیدی، فعال و پویا با مشارکت بخش خصوصی است . اقتصاد مقاومتی را نمی توان راهبردی  منفعل و بسته دید بلکه  این اقتصاد به دنبال تحول آفرینیدر حوزه تولید ملی است و این مقاومت،  تلاش برای رفع موانع تولید ملی و کوشش در جهت نیل به عدالت و  پیشرفت تعریف می‌شود.

[ دهم 12 1395 ] [ 21:57 ] [ nader17 ]

[ نظرات (0) ]

X